در بین قتلگاه - دست و پا در خون - می زند ای وای - شاه غریبان

گردیده وقت آن - که روم میدان - پر کشم سوی - خیل شهیدان

وا.....ی

عمه زینب کن رهایم         غرق طوفان بلایم         می زند بابا صدایم

عمو حسینم عمو ( ۳ )